Glistener: .!!به‌ تمام هموطنان ایرانیم .!!

درود بر همه‌ شما عزیزان :

از خودم گفتم و از بدیهایی که‌ دور از چشم ملت ایران و رسانه‌ های ایرانی در خارج از کشور به‌ پناهندگان و پناهجویان ایرانی روا دیده‌ شده‌ نمی دانستم که‌ پناهندگی یعنی از دوست رنجیدن زمانی در ایران افتخار می کردم که‌ کانالی تلوزیونی با نام قشنگ پارس مزین شده‌ چقدر سعی دارد که‌ ملت رو بطرف یک بنیاد نیکوکاری بنام بنیاد نوروز ثوق دهد وقی بناچار خاک ایران را ترک کردم در شرایط بسیار نامساعدی بودم دور از خانه‌ و بچه‌ هایم دور از عزیزانم و . . . خلاصه‌ همه‌ چیزهایی و کسانی رو که‌ دوست داشتم و بهشون دلبستگی داشتم رو جا گذاشتم هر لحظه‌ ای که‌ سپری می شد برام درد آور بود بنیاد نوروز قول کمک داده‌ بود و این جرقه‌ امیدی بود که‌ گاهی درونم رو نوازش میکرد از طریق نماینده‌ بنیاد نوروز با بنیاد نوروز در ارتباط بودم قرار شد برای کمک به‌ بنیاد نوروز یک مصاحبه‌ تبلیغاتی در کانال پارس انجام دهم با تمام وجود و احساسم سعی کردم که‌ همه‌ خوبیها و لطف بنیاد نوروز رو جبران کنم تمامی حقایق ناگفتنی زندگیم را در اختیار تلوزیون پارس و بنیاد نوروز قرار دادم طولی نکشید که‌ کسی منو به‌ اسم صدا نمی کرد با تعریف و تمجید همه‌ از من به‌ عنوان شیر زن ایرانی نام میبردند و لیکن این شرایط هم طولی نکشید بعد از اینکه‌ با یک حساب سر انگشتی مواردی از سو استفاده‌ نماینده‌ بنیاد نوروز رو که‌ ابتدا در مورد خودم کشف کردم و چون خودم رو مدیون بنیاد نوروز و جناب آقای بهمن معالی زاده‌ و سرکار خانم آزیتای افشار می دانستم ابتدا به‌ مدیر مالی بنیاد نوروز سر کار خانم آزیتای افشار اطلاع دادم و بع از این که‌ ایشان با حقارت تمام و چنان تحقیری به‌ بند ه‌جواب دادند بغض گلویم را گرفت نور امیدی که‌ در دل داشتم همچن تازیانه‌ بر سرم فرود آمد بعد از آن با جناب آقای بهمن معالی زاده‌ تماس گرفتم که‌ ایشان نیز دقیقا بدون توجه‌ به‌ گفته‌ های بنده‌ در مقابل منافع بنیاد نوروز که‌ نماینده‌ هم بخشی از این منافع بود به‌ تخریب بنده‌ و تمجید خود و نماینده‌ پرداخت خدای من ساعت ها در خلوتم گریستم ، نه‌ بخاطر سو استفاده‌ مالی که‌ صورت گرفته‌ بود به‌ خاطر جوانانی که‌ در جنبش سبز خون نثار کردند و کسانی به‌ بهای این خونها بازارشان گرم و دکانشان پر رونق شده‌ بود تصمیم گرفتم که‌ این استبداد هر چند کوچک و حقیر باشد اما دینم را به‌ شهیدان جنبش سهرابها و نداها ادا کنم و نگذارم که‌ کسانی خون عزیان مان را پایمال کنند و دقیقا از اواخر سال 2009 میلادی ما پناهندگان و پناهجویان ایرانی مقیم ترکیه‌ همصدا شدیم و فریاد بر آوردیم تا فریادمان به‌ گوش هموطنانمان برسد و تا زمانی که‌ هموطنانمان را آگاه‌ نکرده‌ایم حتی اگر لازم باشد با زبان جان فریاد میزنیم.

http://www.brwska.org/fa/index.php?news=3899 متن شکایت پناهندگان از بنیاد نوروز
توزیع داروی غیر بهداشتی در بین پناهندگان و پناهجویان ایرانی از جانب بنیاد نوروز براستی چرا بنیاد نوروز کمر به‌ قتل مبارزان ایرانی در ترکیه‌ بسته ‌است.
زنی تنها و بی پناه‌ در مصاحبه‌ با کانال آپادانا پرده‌ از دزدی بنیاد نوروز وخیانت به‌ مبارزان ایرانی در شرایط سخت پناهندگی برداشت.
خبرنگار و عضو انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران ایرانی و عضو خبرنگاران بی مرز از سو استفاده‌ بنیاد نوروز و تظاهر به‌ کمک به‌ پناهندگان ایرانی خبر می دهد.
وبلاخره‌ ببینید که‌ نماینده‌ بنیاد نوروز چطور می خواهد با هویتی ناشناخته‌ از بنیاد نوروز دفاع کند ولی مجری توانای کانال آپادانا مچش رو می گیره‌ و در ادامه‌ نماینده‌ بنیاد با دروغهایش در مورد آمار و ارقام غیرواقعی بنیاد نوروز رو رسوا می کنه‌.